شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم

ساخت وبلاگ
اَتا کیجا دَره زهرا نامه ♪◦دل دوِسه مِره دل هادامه ♬هی ریزه میزه یک و پنجاه شصته ♪◦کاری هاکِرده آخر حلقه بَزو مه دسته ♬زهرا خانِم جانه جانه جانه ♬بچه ناف مازندرانه ♪◦زهرا خانِم می دله پسنده ♬ضربان بَئیه می دل زَنه زَنه زَنه ♪◦ترجمه آهنگ:یه دختری هست اسمش زهراستبه من دل بست منم بهش دل دادمریزه میزه یک و پنجاه شصتهکاری کرده آخر به دستم حلقه زدهزهرا خانم جانه جانه جانهبچه نافه مازندرانهزهرا خانم پسند دل منهضربان شده دلم هی میزنه... + نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 19:49 توسط Ҳ̸ سّیدجواد ҳ  |  شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...
ما را در سایت شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sheyton-tanha بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1402 ساعت: 1:11

سلاماتفاقی که الان میخوام بنویسم عین واقعیتمن دیشب فیلم کوتاهی از جنگل رفتنمون را در شبکه مجازی ( اینستاگرام ) گذاشتم ....دوستم امروز حدود ساعت 3 بعدازظهر پیام داد که عکس ها را برام بفرست ...گفتم باشه تلگرام برات میفرستم ....من همینطور که دراز کشیده بودم و میخواستم استراحت کنم، رفتم تلگرام و عکس ها را براش فرستادم ...وقتی که فایل ها تمام شد یکلحظه با خودم گفتم تو مخاطبین ببینم ایا باز هم شماره اون زن نانجیب تو مخاطبینم هست یا نه؟نوشتم همسر ، دیدم باز شمارش تو تلگرام بالا اومد ! در صورتی که من الان چندین باره شماره اش را از قسمت مخاطبین تلگرام پاک میکنم و هر بار که گوشیمو فلش میکنم و شماره ها بازیابی میکنم میبنم تو تلگرام بالا میاد ....خلاصه دیدم پروفایلش عکس هست. نگاه کردم دیدم عکس هنگام امضاء زدن تو محضر و عکس های پسره هنگام امضا زدن را گزاشته ....وقتی دیدم حالم یکجوری شد...و قلبم شروع به تند تند زدن کردبحدی که میخواستم بخوابم نمی تونستمچندین بار گفتم " یازهرا - یازهرا - یازهرا " که بلاخره خوابم بردتو عالم خواب دیدم گفتم من نامه عمل این "زن" را واگذار کردم به خدا و روز قیامتمادر منم تو خواب بودبعد دیدم دختر خانمی به اسم زهرا هم بوددیدم زهرا خانم بهم نزدیک شد. خیلی بهم نزدیک شد. و کارهایی انجام داد و دلم را برد و به معنای واقعی در خواب آرام شدممن تو عالم خواب اینطور فهمیدم که این دختر خانم همان خانم بلگفایی است!انگار خیلی خوشحال شده بودم از نزدیک زهرا خانم را دیدم ...وقتی بهم نزدیک شد واقعا آرام شدم ....بعد از بیداری دیدم آرامم.و اینطور فهمیدم که من به همسری مهربان و وفادار نیازمندممن عاشق اینم اسم همسرم زهرا یا اهل بیت باشهتوکل بر خدا + نوشته شده در دوشنبه سی ام شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...
ما را در سایت شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sheyton-tanha بازدید : 26 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1402 ساعت: 1:11

خدا میدونه ، نمیدونم این کیه ولی من زهرا خانم میخوام شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم...
ما را در سایت شب ها به اصفهان میروم و روضه های هیئتی گوش میکنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sheyton-tanha بازدید : 26 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1402 ساعت: 1:11